مدیریت جهادی یک مفروض دارد مبنی بر اینکه ما در وضعیت جنگ و جهاد هستیم و به همین خاطر باید جهادی عمل و مدیریت کنیم و اگر ما صحبت از مدیریت جهادی در حوزه فرهنگ میکنیم، بر پایه این باور است که در جنگ و شبیخون فرهنگی، اقتصاد و سیاست محور نیست، بلکه فرهنگ محور کار است. جهاد یکی از فروع دین و از واجبات اسلامی است. جهاد یک واژه عربی است که از ریشه «جهد» به معنی کوشش، مبارزه و مبالغه در کار تا رسیدن به نهایت چیزی، گرفته شده است
نمود حقیقی مدیریت جهادی را میتوان در سالهای ابتدایی جهاد سازندگی سراغ گرفت که بر مدار امر حضرت امام خمینی(ره) به راه افتاد و در سالهای کوتاه و با همتی مردانه و بر یک چشم بر هم زدنی کاری کرد کارستان که نام اش زبانزد عام و خاص شد و عملکرد انقلابی اش بر تارک این سرزمین خوش درخشید.
ددر سایه همین مدیریت جهادی است که این اتفاق میافتد؛ مدیریتی که خود را در قید و بند تشریفات دست و پاگیر نمیداند و به محض احساس نیاز، در عرصه نبرد حاضر میشود و تا رسیدن به هدف اش که اتفاقآ متعالی است، از پا نمینشیند. از این رو باید برخی از این ضوابط دست و پاگیر اداری که مثل پیله ای اطرافمان پیچیده را کنار بزنیم و با استفاده از همه توان و استعداد مان آستین بالا بزنی که به یقین عرصه فرهنگ بیش از سایر حوزهها نیازمند کار جهادی است؛ چراکه سر و سامان گرفتن اقتصاد و یا هر عرصه دیگری حتی سیاست باید در سایه و برای فرهنگ باشد؛ البته آن فرهنگی که ما انتظارش را داریم که پایه و اساس تفکر و ایدئولوژی ما است.